جدول جو
جدول جو

معنی اشعار داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

اشعار داشتن
خبر دادن، باخبر کردن، آگاه کردن، آگاهی داشتن، اشعار کردن
تصویری از اشعار داشتن
تصویر اشعار داشتن
فرهنگ فارسی عمید
اشعار داشتن
(لَ)
آگاه کردن. باخبر کردن. خبر دادن. اشعار کردن. و رجوع به اشعار کردن شود
لغت نامه دهخدا
اشعار داشتن
آگاه کردن با خبرکردن خبر دادن
تصویری از اشعار داشتن
تصویر اشعار داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عار داشتن
تصویر عار داشتن
ننگ داشتن، شرم داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(مَءْیْ)
دشواری داشتن. (ناظم الاطباء). تردید داشتن.
لغت نامه دهخدا
(شَ / شِ کَ دَ)
سخت پنداشتن، صعب بودن. با سختی قرین بودن. مشکل داشتن. کراهه. کراهیه. کره. (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی) :
یکی منزلست این که هرک اندرو شد
برون آمدن سخت دشوار دارد.
ناصرخسرو.
مکروه، دشوارداشته. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(مُ ذَ رَ)
چیزی را بسماجت مطالبه کردن و خواستن، مثال: فلان اصرار دارد نجاری بیاموزد. (از فرهنگ نظام). ثبات داشتن و سماجت داشتن. مصر بودن. (ناظم الاطباء). پافشاری داشتن
لغت نامه دهخدا
(مُ)
بیان کردن. بازگفتن. رجوع به اظهار و اظهار کردن شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
نامداری داشتن. ناموری داشتن. مشهور و معروف به ودن
لغت نامه دهخدا
(لَ)
در تصرف داشتن. متصرف بودن
لغت نامه دهخدا
تصویری از اظهار داشتن
تصویر اظهار داشتن
بیان کردن، باز گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
سرشناسی بلند آوازگی به نام بودن نامی بودن مصدر) ناموری داشتن معروف بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشارت داشتن
تصویر اشارت داشتن
اشارت داشتن بچیزی. دلالت داشتن بر آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصرار داشتن
تصویر اصرار داشتن
پافشاری داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادرار داشتن
تصویر ادرار داشتن
بول داشتن در مثانه شاش داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عار داشتن
تصویر عار داشتن
ننگ داشتن از عار آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذعان داشتن
تصویر اذعان داشتن
خستو شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عار داشتن
تصویر عار داشتن
ننگ داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره